پست‌ها

وحیدآنجلو

پروژه عکاسی "وحیدآنجلو" با تاثیرپذیری از اثر آفرینش آدم، میکلانجلو، به معنای نیاز آدمی به یکدیگر در مقابل کاشی کاری ها و برجسته ترین بافت های تاریخی ا...

لبخند جوانان مجارستان

تاریخ هیچگاه از بین نخواهد رفت. مردم همیشه در پی تکرار تاریخ هستند، کشورها به یکدیگر حمله می کنند، ادیان مختلف به هم حمله می کنند....

بوسه ای در کنار رود دانوب

دخترها در کودکی دوست دارن در آغوش بگیرند، عروسکها برای همین ساخته شدند. آنها میخواهند با کسی صحبت کنند، برای همین عروسکها ساخته شدند....

مجسمه فرشته جبرئیل در آسمان میدان قهرمانان

بالای ستون وسط میدان قهرمانان، مجسمه ای وجود دارد. این مجسمه که باعث شده بود دقایقی به آن خیره شوم و در فکر فرو بروم مجسمه جبرئیل است...

موزۀ هنر مجارستان در بوداپست

ما هر روز از مکان های زیادی عبور می کنیم، چیزهای زیادی میبینیم و می شنویم؛ و فقط به اندازۀ عمر خودمان و چیزهایی که دیده ایم حرفهایی برای گفتن داریم....

پارسه: کارگران تخت جمشید

تفکر در تخت جمشید (پارسه/پرسپولیس) پایتخت باشکوه پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان (قسمت سوم)...

نوروز پیروز!

پارس، سرزمین فراموش شده ی من پارس، سرزمینی که از آن آمده ام، تمدنی که همیشه در دنیا محبوب بوده است....

بوسه مجارستانی در بلندترین نقطۀ بوداپست

غریزه عشق همچنان از ابتدا در انسان وجود دارد، گرایش انسان به عشق همیشه بیشتر از میل او به زندگی در خط صاف است. به عبارت دیگر، انتهای هر راهی به عشق می...

کتاب و تجربه

ما انسانها در طول تاریخ یکدیگر را نابود کردیم، در جنگ، قمار، کسب و کار و در عشق. و تمام این بخاطر تنوع طلبی، شهوت، پول، سیری ناپذیری و ... است....

نابودی دستاوردهای جهانی

چقدر زیباست که به زیبایی ها خیره شویم و از آن لذت ببریم، و چقدر درناک است که به سرنوشت همه چیز فکر کنیم....

تناقضات عشق

زنان خواهان شلوغی اند و مردان عاشق سکوت. زنان به گذشته و مردان به آینده فکر می کنند. اینها فقط دو نمونه از تناقضات انسانی هستند، اما انسانها هنوز با ه...

عروسی ویکی و زولی

بعضی وقتا فکر می کنی عشق وجود نداره، و فقط توی فیلما و داستانا هستش. در دنیایی پر از جنگ و خشونت، عشق به ندرت یافت میشه، همچنین آدمهای واقعی....

استراسبورگ، شهر گلها

هیچگاه پیروز نخواهید شد، اگر هیچگاه بازنده نبوده اید. عکس توسط من...

...

...

...

...

...

...

...

...

مرگ پرنده

من از آنجا آمده ام، از شهری سیاه با آسمانی سرخ، از سرزمینی اشغالی، از اعماق شهری افسرده. و هنوز همان پسرک کوچکی هستم که فقط کمی بزرگتر شده و حال آموخت...

...

...

...