وحید تکرو (متولد تهران) یک عکاس، وبلاگنویس، تولیدکننده محتوای دیجیتال، راوی، سفیر صلح و فعال حقوق بشر ایرانی است. او با اشتیاقی عمیق به تاریخ، ارتباطات انسانی و به چالش کشیدن کلیشههای فرهنگی، تلاش میکند تا از طریق نوشتهها، موسیقی و هنر بصری خود، شکافهای ایجاد شده توسط روایتهای رسانهای و مرزهای سیاسی را از بین ببرد.
وحید تکرو در تهران متولد شد، اما به دلیل شغل پدرش، در یک سالگی مجبور به مهاجرت شد. این مهاجرت نقش بسزایی در روند زندگی و شکلگیری اهداف او داشت. زندگی سخت در شهرهایی که به آن مهاجرت کرده بودند، باعث شد که او در کودکی معنای واقعی نژادپرستی را درک کند. پس از ۱۱ سال، با بازگشت به تهران، احساسات خود را از این مهاجرت و تأثیرات آن بر افکارش در قالب مجموعهای از مقالهها منتشر نمود.

بعدها در سال ۲۰۰۷، او با الهام از رپر آمریکایی، توپاک شکور، به ساخت موسیقی هیپهاپ روی آورد. فعالیتهای هنری خود را ابتدا با همکاری هنرمندان غیرایرانی آغاز کرد و با انتشار دو آلبوم و شش تکآهنگ ادامه داد. نهایتاً در سال ۲۰۱۳ اعلام کرد که دیگر ترانههای هیپهاپ تولید نخواهد کرد.
وحید تکرو، برخلاف تصمیمی که برای ترک موسیقی گرفته بود، در سال ۲۰۱۴ اعلام کرد که در حال ساخت آلبومی با همکاری هنرمندان بینالمللی است؛ این آلبوم قرار بود محتوایی در خصوص صلح جهانی داشته باشد. پس از یک سال، هیچ ترانهای جز یک دموی غیر استودیویی از این آلبوم منتشر نشد. با این حال، تصویری به نام "چشم سوم" که قرار بود کاور آرت این آلبوم باشد، در سال ۲۰۱۵ از صفحه اینستاگرام او منتشر گردید.
این تصویر در مارس ۲۰۱۵ عکسبرداری و نهایتاً در آوریل همان سال منتشر شد. تکرو بعدها اعلام کرد که به دلیل مشکلاتی که برای اعضای گروه پیش آمده، آلبوم منتشر نخواهد شد. پس از این اتفاقات، دیگر خبری از انتشار آلبوم نشد و فقط مقالهها و داستانهایی از وبلاگ او به نام مسخ منتشر میگردید.

در اوایل سال ۲۰۱۶، تکرو در یکی از پستهای وبلاگی خود نوشت که تصمیم دارد محتوای آلبوم هرگز منتشرنشده "چشم سوم" را به روشی دیگر بیان کند. همزمان با سفرهای وی در همان سال، او از یک پوستر جدید و چاپشده با همین نام رونمایی کرد و در مورد آن نوشت:
به روز شده در
چشم سوم بیانگر واقعیت این است که چشمهای ما به وقایع ترسناک جهانی، از جمله جنگ، عادت نموده و ما نیاز داریم چشمی جدید را بگشاییم؛ چشمی که احتمالاً تصویر جدیدی را از این دنیا به ما میآموزد، چشمی که در حرفهایمان وجود دارد، چشمی که باید با آن همه چیز را که میبینیم بیان کنیم.
چهره خونی خود شخص "چشم سوم" به این معناست که او خود قربانی جنگ و نژادپرستی است.
عملکرد این کمپین پوستر این بود که او از پلتفرم بندسینتاون (Bandsintown)، که پیش از این برای موسیقی استفاده میشد، برای برنامهریزی رویدادهای صلح استفاده کرد. او از افرادی با نژادها، جنسیتها و رنگهای پوست مختلف دعوت میکرد تا با این پوستر در یک عکس یادگاری شرکت کنند. او در این باره میگوید:
هدف من این بود که به جهانیان ثابت کنم که ما هیچ مشکلی با یکدیگر نداریم و این فقط سیاستمداران هستند که با ایجاد جنگ، تفرقه و مرزبندیها باعث جدایی ما از یکدیگر شدند.
پس از انتشار این تصاویر، او ایمیلهای بسیاری با پیام صلح و تشویق دریافت کرد، هرچند که منتقدانی نیز داشت که معتقد بودند دنیا بدون درگیری نمیتواند ادامه یابد.

در سال ۲۰۱۷، یعنی دو سال پس از انتشار تصویر "چشم سوم" و تورهای پوستری آن، آلبومی از خواننده پاپ آمریکایی، کتی پری، به نام گواه (Witness) منتشر گردید که شباهت بصری زیادی با تصویر "چشم سوم" داشت. دوستان تکرو در مورد این شباهت با او تماس گرفتند. اگرچه این تشابه هنری هرگز از نظر حقوقی پیگیری نشد (به دلیل نداشتن حق کپیرایت لازم برای تصویر توسط تکرو)، اما او اظهار خوشحالی کرد که حداقل تاریخهای انتشار تصویر "چشم سوم" او در رسانهها دو سال قدیمیتر از کاور آلبوم گواه است.
در پی شیوع ویروس کرونا و لغو پروازهای بینالمللی، تور چهارم پروژه "چشم سوم" لغو شد.
یکی از تلاشهای هنری بسیار شخصی تکرو، پروژه عکاسی وحیدآنجلو است. این پروژه با الهام از تابلوی آفرینش آدم اثر میکلآنژ، "تماس نمادین دستها" را در پسزمینه تاریخ غنی ایران بازتفسیر میکند.
وحیدآنجلو بر ارتباط انسانی تمرکز دارد و دو دست را در حال نزدیک شدن به یکدیگر در مقابل کاشیهای باستانی ایرانی، ویرانههای تخت جمشید یا مساجد تاریخی به تصویر میکشد. این پروژه نماد آن است که کمال و زیبایی واقعی در وحدت و پیوستن روحها یافت میشود و شکنندگی روابط انسانی را در کنار استحکام ماندگار معماری تاریخی به تصویر میکشد.
وبلاگ وحید تکرو دفترچه خاطرات سفرهای جسمی و فکری اوست. او در نوشتههای خود نه تنها به دنبال مستندسازی مناظر است، بلکه به دنبال یافتن "سمفونی احساساتی" است که مکانهای مختلف برمیانگیزند.
علاقه او به تاریخ، فرهنگ و هنر ایران، او را به نوشتن مقالاتی در این زمینهها سوق داد، از جمله فصل اول "تاریخ پرتکرار ایران و جهان" او از کوروش بزرگ به عنوان الهامبخشترین چهره تاریخی یاد کرده است.
برای وحید، عکاسی ابزاری برای حفظ و نگهداری است. دوربین او، چه در مستندسازی چهره "شرقیهای غمگین" در پرترههای هنریاش و چه در ثبت خیابانهای پر جنب و جوش پایتختهای اروپایی، به دنبال منجمد کردن لحظات حقیقت است. عکسهای او اغلب دارای زیبایی متواضعانه و مالیخولیایی هستند که به دنبال نوری میگردند که حتی در یک "جهان پر از جنگ" هنوز سوسو میزند.