وحید تکرو
منتشر شده در

سفری در جستجوی یک مقصد'

ایران

––– بازدید
0 دیدگاه
  • نویسنده
    نام
    وحید تکرو
  • راستش را بخواهی چاره‌ای دیگر نداشتم، البته چرا راستش را؟ مگر دروغش را هم کسی می‌خواهد؟ باید میرفتم، راستش همین است، باید می رفتم... ابتدا مقصد را گم کرده بودم و نور ها مرا به سوی خود کشیدند، دوست ندارم که فکر کنم اولین نفری هستم که مسیر را گم کردم. شاید وقتش باشد تا بگویم انسان‌ها بسیار به من سنگ می‌زدند، تمام اطرافم پر شده بود از دروغ و اتفاقاتی شبیه به فیلم ها؛ خنده دار نیست؟ انسانی در جنگ با خود و زندگی که پیش به سوی صلح جهانی میدود؟ من زندگی‌ام را از طبیعت آموختم، از یک شاخه گل، از یک گندم در گندم‌زار که در سیل، طوفان، جنگ و زلزله هیچ چیز نمی‌تواند آن‌را از خواسته‌هایش دور کند، گرچه آنها در جایی ریشه کرده‌اند و من... همچنان مثل سراب در جاده ها می‌مانم؛ البته خود نمی‌خواستم بی‌مقصد بمانم چون مهمترین راز مقصد است؛ ماهی کوچک یا کوسه بزرگ فرقی ندارند، در آخر برای تمامی موجودات بی‌مقصد، موج‌ها تصمیم می‌گیرند.

    سفری در جستجوی یک مقصد - وحید تکرو

    تگ ها

    destination

    gilan

    guilan

    iran

    nature

    subatan

    ایران

    سوباتان

    طبیعت

    گیلان

    مقصد

    0 دیدگاه

    بارگذاری دیدگاه ها